مناطق آزاد در کشور افزون بر شرایط خاص اقتصادی که برای آنها، از ابتدا تعریف شده است، قابلیتهای طبیعی بسیاری دارند که این موضوع میتواند این مناطق را به قطب گردشگری در کشور تبدیل کند. برای نمونه مناطق آزاد کیش، قشم، چابهار، بندر انزلی و ارسباران، ویژگیهای منحصر به فرد طبیعی و جغرافیایی هستند که به صورت بالقوه توان جذب گردشگر را دارند.
اما موضوعی که شاید در همه این سالها به آن توجه نشده است، بحث شرایط خاص برای ورود گردشگران خارجی است. چرخ صنعت توریسم و گردشگری، با ارزی که گردشگران خارجی در داخل کشور خرج میکنند، به گردش در میآید.
بدیهی است که ورود گردشگران خارجی به کشور، پیششرطها و بسترهای خاص خود را نیاز دارد، زیرا هر چقدر هم که قابلیتها و پتانسیلهای جغرافیایی، طبیعی و تاریخی در کشور و در همین مناطق آزاد وجود داشته باشد، اما بسترها و زیرساختهای ضروری در کشور ایجاد نشود، گردشگر خارجی به ایران سفر نمیکند.
برای نمونه یکی از مسائل مورد توجه اروپاییها در سفرهای تفریحی، بهرهمندی از سواحل و حمام آفتاب است؛ ایران هم بهطور میانگین سالانه بیش از 200 روز آفتابی و سواحل گسترده در شمال و جنوب کشور دارد، ولی این لزوما به معنای سفر گردشگران خارجی به ایران برای استفاده از این مزیت طبیعی نیست.
موضوعات دیگری مانند قابلیتها و پتانسیلهای تاریخی و باستانی نیز باید در کانون توجه مسئولان امر قرار بگیرد، برای نمونه در همین بخش نیز عدم وجود امکانات مناسب در بخش هتلداری یا حمل و نقل، سرویس خوبی را در اختیار گردشگر خارجی قرار نمیدهد.
باید به این موضوع توجه کرد که بخش مهمی از گردشگران خارجی با هدف تفریح و سیاحت به کشورهای مختلف سفر میکنند و سفرهای تفریحی و سیاحتی نخستین و مهمترین هدف گردشگری در دنیای امروز است.
این واقعیت به خوبی نشان میدهد که مناطق آزاد کشور در بحث گردشگری به چه میزان توانایی کمک به این حوزه را دارند. زیرا شرایط خاص جغرافیایی و طبیعی این مناطق این امکان را به مدیران و متولیان این صنعت میدهد تا با طراحی مناطق خاص و ویژه برای گردشگران خارجی غیرمسلمان، سرویسهای مورد دلخواه آنها را ارائه دهند.
هماکنون کشورهایی مانند امارات متحده عربی یا مالزی، چنین زیرساختهایی را در بعضی از شهرهای خود، برای گردشگران خارجی فراهم کردهاند، برای مثال شاید این امکان در برخی از مناطق آزاد کشور وجود داشته باشد تا فضای مناسبی تنها برای گردشگران خارجی و بدون ورود ایرانیان ایجاد شود تا گردشگران غیرمسلمان با خانوادههای خود در آن منطقه اسکان داده شوند و از شرکتها و مؤسسههای ایرانی سرویس دریافت کنند.
البته باید به این واقعیت نیز توجه کرد که اگرچه باید به محدودیتهای فرهنگی و اعتقادی در بحث گردشگری توجه شود، ولی شاید 90 درصد صنعت گردشگری در دنیای امروز بدون تلاقی با حساسیتهای دینی و فرهنگی قابل مدیریت باشد.
هم اکنون بخش چشمگیری از گردشگران تنها برای استفاده از امکانات خاصی مانند شهربازیهای بزرگ و ویژه، به کشور یا نقطهای خاص از جهان سفر میکنند و همان شهربازی با تمام امکانات و تجهیزات سرویسهای مختلف و متفاوتی را به گردشگران ارائه میدهد، برای نمونه پیست اسکی سرپوشیده در دوبی که چند سالی است به بهرهبرداری رسیده، به خوبی گویای نقش مدیریت و سرمایهگذاریهای مناسب در زمینه جذب گردشگر خارجی است. تجربههایی که در کشورهای مختلف و حتی کشورهای اسلامی بدون تلاقی تفاوتهای اعتقادی و دینی افراد با همدیگر اجرا شده است.
شاید بتوان در دوران پساتحریم با نگاه جدید مدیریتی، نهادینه شدن این نوع رویکردها در بحث گردشگری کشور را شاهد باشیم. نگاهی که به طور حتم در مناطق آزاد به راحتی قابل پیاده سازی است، زیرا ورود سرمایه خارجی که یکی از نیازمندیها و پیششرطهای اصلی در این زمینه است، در مناطق آزاد به راحتی امکانپذیر است. همچنین این مناطق پتانسیل بیشتری برای اجرای راهکارهای مختلف برای حل تعارضات فرهنگی و اعتقادی در زمینه گردشگری را در قیاس با داخل کشور دارند و به این دلیل پر بیراه نخواهد بود، اگر مناطق آزاد را محور صنعت گردشگری و جذب توریسم خارجی به کشور بدانیم.
رشد بیسابقه آمار پروازهای خارجی و افزایش چشمگیر ورود گردشگران دیگر کشورها در سال جاری به مناطق آزادی همچون کیش، نکته نویدبخشی برای توسعه زیرساختهای مناسب برای جلب گردشگر و توسعه صنعت توریسم است. در این میان آنچه در مناطق آزاد میتواند ارز آوری چشمگیری به دنبال داشته باشد، توجه به صادرات چمدانی از سوی گردشگران خارجی است که به تقویت برند و صادرات فرهنگ ایرانی کمک میکند.