به گزارش فرینا، مجید صفدری در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد24 با اشاره به اهمیت مدیریت ریسک سازمانی افزود: از آنجاکه تمامی پروژهها و فعالیتها در بستر زمان و در گستره مکان تعریف و برنامهریزی میشوند و این دو عامل نیز پیوسته در حال تغییر و پویایی هستند، بهناچار عدم قطعیت از ویژگیهای ذاتی هر پروژه یا فرآیند خواهد بود که آن را با تهدیدها و فرصتهایی مواجه میسازد.
صفدری گفت: اگر مدیر بخواهد در مورد هر تهدید یا فرصت، بهمحض وقوع یا در لحظه نزدیک به وقوع آن تصمیم بگیرد، معمولاً با بحران مواجه خواهد شد که منجر به افزایش در هزینه و زمان، کاهش کارایی، خستگی فکری افراد گروه، استرسهای ناشی از نداشتن دید از آینده و از دست رفتن فرصت و خیلی موارد دیگر میشود.
وی با اشاره به اینکه هرچه عدم قطعیتها دقیقتر مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرند، مدیریت آن آسانتر، کاراتر و البته علمیتر خواهد بود، خاطرنشان کرد: در مقابل، عدم تجزیهوتحلیل رخداد حالات غیرقطعی میتواند عواقب خطرناکی به دنبال داشته باشد تا جایی که ممکن است پس از صرف زمان و هزینههای کلان حتی اثربخشی خود را از دست داده و انتظارات و اهداف از پیش تعریفشده را برآورده نسازد. امروزه در مدیریت نوین بهناچار به مدیریت عدم قطعیتها توجه ویژهای میشود.
معاون توسعه مدیریت دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی افزود: سازمانهایی که تلاش کردهاند فرآیندهای مدیریت ریسک را با فرآیندهای کسبوکارشان یکپارچه کنند به درجات مختلفی از موفقیت دست یافتهاند. سازمانهایی که درصدد هستند رویکردی رسمی و ساختاریافته به مدیریت ریسک سازمان داشته باشند، میبایست به موضوع پیادهسازی مدیریت ریسک بهعنوان یک پروژه بنگرند که خود نیازمند تعریف واضحی از اهداف، تبیین معیارهای موفقیت، تعیین سطح بلوغ سازمان، انجام برنامهریزی صحیح، تخصیص مناسب منابع و نیز پایش و کنترل اثربخش است.
تفاوت ریسک و عدم قطعیت
صفدری در توضیح تفاوت ریسک و عدم قطعیت گفت: دو جعبه داریم در جعبه الف 100 توپ شامل ۵۰ عدد قرمز و ۵۰ عدد مشکی است، در جعبه ب نیز 100 توپ داریم اما نمیدانیم چند عدد قرمز و چند عدد مشکی هستند. اگر بدون نگاه کردن یکی از جعبهها را بردارید و توپ قرمز از آن بیرون بیاورید آنگاه A امتیاز خواهید گرفت! شما کدام جعبه را انتخاب میکنید؟ جعبه الف یا ب؟
وی افزود: اکثر افراد جعبه الف را انتخاب خواهند کرد زیرا در روانشناسی اثبات شده است که همه افراد احتمالات معلوم را به احتمالات نامعلوم ترجیح میدهند و به این خطا « پارادوکس السبرگ » میگویند. احتمالات نامعلوم همان عدم قطعیت است که نمیتوان در مورد آن تصمیم گرفت احتمالات معلوم همان ریسک است که دانش ریسک، علم آمار هست که قابل تصمیمگیری است.
ضرورت و اهمیت مدیریت ریسک سازمانی
معاون توسعه مدیریت دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه قتصادی با اشاره به اینکه نقشه مدیریت ریسک سازمانی با پشتیبانی از اهداف سازمان میتواند از سازمان و ذینفعانش حفاظت و برای آنها ارزشافزوده ایجاد کند گفت: نقشه مدیریت ریسک سازمانی چارچوبی را برای سازمان ایجاد میکند که بهوسیله آن فعالیتهای آتی به روشی باثبات و کنترلشده انجام میشود. همچنین میتواند تصمیم سازی، دستورالعمل ریزی و اولویتبندی را از طریق شناخت ساختاری و عمیق فعالیتهای سازمان، میزان آسیبپذیری آنها و فرصتها و تهدیدهای مربوطهشان بهبود بخشد. استفاده و تخصیص سرمایهگذاریها و بهکارگیری منابع و داراییها را در سازمان کارآمدتر میسازد، میزان آسیبپذیری در حوزههای غیرضروری فعالیتهای سازمان را کاهش میدهد، از داراییها و سرمایههای سازمان محافظت کرده و آنها را تقویت میکند، کارایی فرآیندهای سازمان را بهینه میکند، سازمان و کارکنان را دانشمحور خواهد کرد و اتلافها کاهش خواهند یافت، مانع از تجمیع زیان انباشت مالی و مطالبات معوق خواهد شد و بهرهوری در سازمان افزایش خواهد یافت.
صفدری در ادامه افزود: با توجه به موارد گفته شده است که مدیریت ریسک سازمانی را مدیریت استراتژیک میدانند و ابزار توانمندی در شناخت نقاط قوت و ضعف یک سازمان است که به مدیران عامل کمک خواهد کرد.
مدیریت ریسک سازمانی
وی در مورد خصوصیات ریسک بیان کرد: ریسک جنبه مثبت و منفی دارد و یک پتانسیل و بالقوه است. ریسک همچنین کمک میکند به اهداف دست یابیم و یا مانع رسیدن به هدف خواهد شد. ریسک در سطح کلان و در سطوح عملیاتی سازمان قابل بررسی است و وجود دارد و منبع آن یک و یا چند عامل و یا زنجیرهای از عوامل خواهد بود که سبب تبدیل از قوه به فعل خواهند شد.
معاون توسعه مدیریت دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه قتصادی افزود: باید بررسی و تحلیل کرد که با هر احتمالی اگر ریسک بالقوه به بالفعل تبدیل شود، اثر آن بر روی اهداف سازمان چقدر است؟ در ۹۵ درصد مواقع مدیریت ریسک به دنبال کاهش احتمال وقوع ریسک است و تنها در ۵ درصد مواقع هدف از مدیریت ریسک سازمانی، کاهش شدت ریسک است.
صفدری گفت: جهت کاهش احتمال ریسک، سازمان باید کنترلهای مناسب روی منابع ریسک وضع کند تا از بههم متصل شدن منابع ریسک جلوگیری کند. در صورت وضع کنترلهای مناسب، رابطه بین منابع ریسک بهسرعت قطع شده و لذا احتمال وقوع ریسک کاهش مییابد.
وی خاطرنشان کرد: مدیریت ریسک در ۵ درصد مواقع به دنبال کاهش شدت ریسک سازمانی بوده که این کار از طریق انتقال ریسک به خارج از سازمان انجام میشود همانند اخذ بیمه آتشسوزی برای اموال و داراییهای سازمان و یا اخذ بیمه درمان تکمیلی برای کارکنان و یا اخذ بیمه مسئولیت مدیران در قبال اشخاص ثالث و یا سپردهگذاری در بانکهایی که توانگری مالی بالایی دارند برای سرعت ایجاد نقدینگی و یا استفاده از روشهای تأمین منابع مالی جدید و روز دنیا برای پروژههای سرمایهگذاری بجای گرفتن وامهای بانکی.
معاون توسعه مدیریت دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد و ویژه قتصادی در پایان افزود: بنابراین سابقه تاریخی نشان از بالا بودن احتمال وقوع انواع ریسکها دارد همانند ایجاد سیل و آتشسوزی و یا زیان انباشت و یا افزایش مطالبات معوق؛ در نتیجه اگر کنترل روی منابع ریسک وضع نشود آنگاه خسارات سنگین مالی و معنوی ایجاد خواهد کرد مثل وقوع باران سیلآسا در اهواز و یا ایجاد میلیاردها تومان مطالبات معوق و یا آتشسوزی هتل پارسیان رامسر که امروز به وقوع پیوست درصورتیکه با تحلیل انواع ریسکها میتوان آنها را کنترل و یا کاهش و یا برونسپاری کرد.